ابراهیم رییسی، در سودای «ولایت» با ۳۸ سال سابقه جنایت
.
این روزها نام ابراهیم رییسی بیش از گذشته در سپهر سیاسی حکومت اشغالگر اسلامی مطرح شده است. مطرح بودن نام او برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، احتمال نشستن بر صندلی خالی اکبر هاشمی رفسنجانی در ریاست “مجمع تشخیص مصلحت نظام” و بالاخره مهمتر از همه، یکی از جدیترین گزینههای جانشینی علی خامنهای، همه و همه باعث شده تا رییسی اینک در کانون توجه تحلیلگران و افکار عمومی قرار گیرد. اما این روحانی ۵۶ ساله کیست؟ در پشت این چهره بیاحساس، کمحرف و تندخو چه کسی نشسته است؟
.
سیدابراهیم رییسالسادات (معروف به رییسی) سال ۱۳۳۹۹ فرار تازی در محله نوغان مشهد متولد شد. پدرش را که روحانی بود در پنج سالگی از دست داد. در پانزده سالگی به طلبگی روی آورد و ابتدا در مدرسه نواب و سپس تا سال ۱۳۵۴تازی در حوزه علمیه موسوینژاد در مشهد به تحصیل حوزوی پرداخت. پس از آن، عازم حوزه علمیه بروجردی در قم شد و در آنجا با شماری از روحانیون انقلابی و رادیکال همنشین گردید. در طی سالهای طلبگی، او شاگرد روحانیون شناخته شدهای همچون مرتضی مطهری، سیدعلی محقق داماد، علی مشکینی، حسین نوری همدانی و ابوالقاسم خزعلی بود.
.
بعد از شورش سال ۱۳۵۷۷تازی ابراهیم رییسی، مسیر متفاوتی را از سر گذراند و خیلی زود در مسیر نزدیکی هرچه بیشتر به هسته اصلی قدرت و ماشین سرکوب در نظام تازه تاسیس حکومت اشغالگر اسلامی قرار گرفت.
.
آغاز آدمکُشی پیش از بیست سالگی؛ تداعیگر اعدام و سرکوب!
.
سیدمحمد بهشتی، از روحانیون پرنفوذ، بلافاصله بعد از شورش سال ۱۳۵۷۷تازی با هدف کادرسازی برای مدیریت نظام، یک دوره آموزشی برای حدود ۷۰ نفر! از طلاب قم در “مدرسه عالی مطهری” بر پا کرد. این ۷۰ نفر!، کسانی بودند که به نظر بهشتی، از ویژگیهای لازم برای تصدی مسوولیت در حکومت برخوردار بودند و ابراهیم رییسی جوان نیز یکی از این افراد بود. حسن آیت، عبدالکریم موسوی اردبیلی و علی خامنهای از جمله مدرسان این دوره به شمار میرفتند. محمد بهشتی که ابراهیم رییسی را پسندیده بود در تاسیس دفتر “حزب جمهوری اسلامی” در استان خراسان نیز از این روحانی جوان کمک گرفت.
.
آنگونه که در بیوگرافی رییسی نوشته شده، وی در نخستین روزهای استقرار حکومت اشغالگر اسلامی با دعوت شیخ هادی مروی، نماینده خمینی در شهر مسجد سلیمان، عازم این شهر شد و «کلید ارتباط وی با مجموعه دادسرای انقلاب هم از همانجا زده شد». مسجد سلیمان در آن روزها یکی از پایگاههای نیروهای چپگرا به شمار میرفت که با حضور امثال رییسی و هادی مروی، این گروهها به شدت سرکوب و بسیاری از آنها اعدام شدند.
.
.
ابراهیم رییسی کمتر از دو سال بعد و در آستانه بیست سالگی ابتدا به عنوان “دادیار کرج” و سپس با حکم علی قدوسی “دادستان کل انقلاب“ به عنوان دادستان همین شهر منصوب شد. بعد از انقلاب اسلامی و سپس آغاز جنگ ایران و عراق، بسیاری از فعالان سیاسی به ویژه از شهرهای جنوبی به کرج در نزدیکی پایتخت مهاجرت کرده بودند و برخی تحرکات سیاسی در این شهر آغاز شده بود. از این رو حضور فردی بیرحم در قلع و قمع مخالفان سیاسی در کرج برای حکومت انقلابی حیاتی بود.
.
رییسی چندی بعد به صورت همزمان و با حفظ سمت، به عنوان “دادستان همدان” نیز منصوب شد. او با توجه به فاصله حدودن ۳۴۰ کیلومتری این دو شهر، نیمی از هفته را در کرج و نیم دیگر را در همدان به سر میبرد تا اینکه بعد از چهارماه از کرج دل کند و به طور کامل در همدان مستقر شد.
.
رییسی تا سال ۱۳۶۳۳تازی به عنوان “دادستان استان همدان” مشغول به فعالیت بود. او در سال ۱۳۶۴تازی در اوج سرکوب منتقدان و مخالفان سیاسی توسط حکومت به سمت “جانشین دادستان انقلاب تهران” منصوب شد و سه سال بعد در تابستان ۱۳۶۷تازی به عنوان عضو «هیات مرگ» منصوب خمینی گجستک، و در کنار نیری، پورمحمدی و اشراقی، اعدام مخفیانه چندین هزارکس از زندانیان سیاسی را در کارنامهی خود ثبت کرد.
.
طبق اسناد موجود در وبسایت “جماران“، روز اول دی ۱۳۶۷۷تازی رهبر وقت حکومت اشغالگر اسلامی که چند ماه بیشتر از عمرش باقی نمانده بود، طی حکمی ضمن انتقاد از اینکه «پروندههایی در شورای عالی قضایی راکد مانده» و «اجرای حکم خدا تأخیر افتاده است» دستور داد تا تمامی این پروندهها در اختیار حجتالاسلام حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت در زندان اوین) و ابراهیم رییسی قرار گیرد تا این دو «هرچه زودتر حکم خدا را اجرا نمایند» چرا که «درنگ جایز نیست».
.
خمینی تنها ده روز بعد نیز در حکمی دیگر، به حسینعلی نیری و ابراهیم رییسی ماموریت قضایی داد تا «به گزارشهای شهرهای سمنان، سیرجان، اسلامآباد و دورود رسیدگی کنند» و «با دقت و سرعت آنچه حکم خداست» اجرا نمایند. رهبر وقت حکومت اشغالگر اسلامی روز ۲۳ دی ماه نیز بار دیگر از نیری و رییسی خواست تا «حکم خدا» را به اجرا درآورند.
.
خمینی چند ماه بعد از این احکام پیاپی درگذشت اما این تنها آغاز راه ابراهیم رییسی بود. او بلافاصله بعد از آغاز رهبری علی خامنهای و وقوع برخی جابجاییها در سِمَتهای مهم حکومت، با حکم شیخ محمد یزدی، رییس وقت “قوه قضاییه” در ۲۹سالگی به سمت “دادستان تهران” ارتقا یافت و برای مدت پنج سال تا سال ۱۳۷۳تازی در این مقام باقی ماند. پس از آن، برای ده سال (۱۳۷۳-۱۳۸۳) به ریاست “سازمان بازرسی کل کشور” منصوب شد و ده سال بعدی را نیز (۱۳۸۳-۱۳۹۳) “معاون اول قوه قضاییه” بود. وی بعد از آن با حکم صادق لاریجانی به سِمَت “دادستان کل کشور” منصوب شد و این سمت را نیز نزدیک به دو سال بر عهده داشت.
.
سیدعلی خامنهای در آخرین حکم خود برای ابراهیم رییسی، در روز ۱۷ اسفند ۱۳۹۴تازی وی را به سمت “تولیت آستان قدس رضوی” منصوب کرد تا او جانشین عباس واعظ طبسی شود که چند روز قبل از آن در سن ۸۰سالگی از دنیا رفته بود.
.
سال ۱۳۶۷فرار تازی و «هیأت مرگ»: خشم و کینه انقلابی!
.
در تابستان ۱۳۶۷۷تازی و به دنبال فرمان خمینی، هزاران کس از زندانیان سیاسی عمدتن در زندانهای اوین تهران و گوهردشت کرج اعدام شدند. ابراهیم رییسی که در آن زمان “معاون دادستان تهران” بود، همراه با حسینعلی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان تهران) و مصطفی پورمحمدی (معاون و نماینده وزارت اطلاعات) اعضای کمیته مرکزی تصمیمگیرنده در خصوص این اعدامها موسوم به “هیات مرگ” بودند. این هیات از سوی خمینی ماموریت یافته بود تا تکلیف آن دسته از زندانیان سیاسی را که همچنان “سر موضع” بودند، روشن کند و بدینمنظور اغلب بین دو زندان یادشده، در رفت و آمد بود.
.
.
منتظری در خاطرات خود مینویسد:
«اول محرم شد؛ من آقای نیری، آقای اشراقی، آقای رییسی و آقای پورمحمدی را خواستم و گفتم “الان محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگه دارید“؛ آقای نیری گفت: ما تا الان ۷۵۰ کس را در تهران اعدام کردهایم، دویست کس را هم به عنوان سر موضع از بقیه جدا کردهایم، کلک اینها را هم بکنیم بعد هر چه بفرمایید.»
.
ابراهیم رییسی اما در کنار سایر همکاران جنایتکار خود، گوش به فرمان رهبر وقت حکومت اشغالگر اسلامی بود که در فرمان خود ضمن تاکید بر اینکه «رحم بر محاربین سادهاندیشی است» از هیات مرگ خواسته بود تا با «خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام» در نهایت بتوانند “رضایت خداوند متعال” را جلب کنند.
.
به این ترتیب، رییسی در ۲۸سالگی آستینها را بالا زد و به عنوان یکی از چهار عضو “هیات مرگ“، یکی از اصلیترین نقشها را در حمام خون «نظام مقدس»حکومت اشغالگر اسلامی بر عهده گرفت. برخی جان به دربردگان از آن اعدامها روایت کردهاند که رییسی را در راهروها و شکنجهگاههای زندان دیدهاند که بدون عبا و عمامه، با لباس راحتی، به کارهای مربوط به اعدامها میپرداخت.
.
رییسی همچنین عضو “کمیته ویژه بررسی وقایع کوی دانشگاه تهران” در سال ۱۳۷۸تازی زیر نظر “شورای عالی امنیت ملی” بود. عباسعلی فراتی (دادستان وقت دادسرای نظامی استان تهران)، مرتضی رضایی (فرمانده وقت حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران)، مصطفی تاجزاده (معاون سیاسی وقت وزیر کشور) و علی ربیعی (عضو وقت شورای عالی امنیت ملی) برخی دیگر از اعضای این کمیته بودند. ابراهیم رییسی و دیگر اعضای کمیته مزبور به شدت از سوی محمدخاتمی، رییس وقت جمهوری اسلامی مورد حمایت قرار گرفتند به گونهای که خاتمی، گزارش این کمیته را “توأم با انصاف و دقت” توصیف کرد و گفت: «کمیته تحقیق، مصوب شورای عالی امنیت ملی است و لطمه خوردن این رکن به معنای لطمه خوردن اساس نظام است.»
.
سالها بعد و به دنبال افشاگری مهدی کروبی درباره تجاوز جنسی به بازداشتشدگان بعد از حوادث سال ۱۳۸۸تازی نیز کمیتهای با حکم صادق لاریجانی، رییس “قوه قضاییه” برای بررسی اظهارات کروبی ایجاد شد که طبق معمول، نام ابراهیم رییسی نیز در میان اعضای آن به چشم میخورد. این کمیته، همانگونه که انتظار میرفت، اظهارات کروبی را رد کرد و مدعی شد که مستندات او “کاملن ساختگی“، “عاری از حقیقت” و “برای انحراف افکار عمومی” تنظیم شده است.
.
ابراهیم رییسی، در مقام معاون وقت قوه قضاییه البته پا را فراتر نهاد؛ غریزه سرکوبش بار دیگر به جوش آمد و هشدار داد که «دستگاه قضا با قاطعیت، سران فتنه را محاکمه میکند». او در حال حاضر نیز از مدافعان حصر رهبران جنبش سبز است و میگوید «نظام جمهوری اسلامی با سران فتنه با رافت رفتار کرده» چرا که «حصر خانگی آنها به منظور تأمین امنیت خود آنها است».
.
.
.
.
«حکم قطع دست از افتخارات بزرگ ماست»
.
علاوه بر پیشینه و مناصب، نگاهی هرچند گذرا بر مواضع و سخنان ابراهیم رییسی آشکارا نشان میدهد که تا چه اندازهای، خشونت، کینه و بیرحمی در وی نهادینه شده به طوری که برای حفظ نظام، حاضر است دست به هر جنایتی بزند.
.
رییسی ضمن تاکید بر ضرورت “حمایت همهجانبه” از بشار اسد، صراحتن سوریه را “مرز” ایران میداند: «سوریه، مرز جمهوری اسلامی برای دفاع از امنیت و هویت خود به حساب میآید.»
.
ابراهیم رییسی، در ابتدای قرن ییست و یکم، مشخصن از “استبداد” دفاع میکند و میگوید که «در جامعه دینی همه باید یک نظر داشته باشند» و بلافاصله اضافه میکند که “ولایت فقیه” همان حکومت امام اول شیعیان است.
.
وی در آبان ۱۳۸۹تازی در واکنش به اجرای حکم قطع دست یک سارق در شهر یزد، آن را “بر اساس قانون و حدود الهی” توصیف کرده و هشدار داده بود که چنین حکمهایی «در آینده نیز در صورت تشخیص قاضی و طبق قانون تکرار میشود».
.
رییسی در همان زمان حکم قطع دست را از «افتخارات بزرگ» جمهوری اسلامی دانسته بود.
.
.
او پنج روز بعد از عاشورای خونین ۱۳۸۸تازی نیز در روز ۱۱ دیماه به عنوان سخنران پیش از خطبههای “نماز جمعه” تهران، معترضان را “محارب” خوانده و گفته بود: «با کسانی که امنیت را از بین ببرند، به عنوان “محارب” برخورد میکنیم.» با توجه به اینکه حکم “محاربه” درحکومت اشغالگر اسلامی، “اعدام“ است، رییسی با این اظهارات عملن زمینه را برای اعدام معترضان فراهم کرد.
.
او در عین حال نخستین کسی بود که از دستگیری سدها کس در روز عاشورای خونین سال ۱۳۸۸تازی خبر داد و از «دستگاههای ذیربط و نیروی انتظامی» خواست چنان «با قدرت با فتنهجویان برخورد کنند» تا «دیگر کسی جرأت ایجاد ناامنی نداشته باشد».
.
.
نشسته بر ثروت آستان قدس
.
.
ابراهیم رییسی، اینک به عنوان “تولیت آستان قدس رضوی” بر دهها شرکت ریز و درشت و صنایع و بخشهای اقتصادی گستردهای تسلط دارد به طوری که حجم دقیق داراییها و ثروتی که تحت کنترل وی قرار دارد، قابل تخمین نیست.
.
.
.
ابراهیم رییسی داماد احمد علمالهدی (امامجمعه تندروی مشهد و نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی) است. به این ترتیب قدرت سیاسی و اقتصادی خراسان عملن بین داماد و پدرزن تقسیم شده؛ هرچند صاحب اصلی این ثروت و جبروت، کسی جز سلطان علی خامنهای نیست.
.
.
زنگها برای رییسی به صدا در خواهند آمد؟
.
.
اتاق سیاست در نظامهای استبدادی اگرچه شیشهای نیست و اغلب، اصلیترین روابط و مناسبات سیاسی، دور از نظرها شکل میگیرد اما با این وجود، میتوان گفت که ابراهیم رییسی با چنین پیشینه و خوشخدمتیهایی به دو رهبر نظام و مجموعه نهادهای امنیتی و قضایی، اینک نه به “تولیت آستان قدس” راضی است و نه به عضویت در “مجلس خبرگان“. اینچنین است که به تازگی در برخی از نشستهای فرماندهان سپاه و نیروهای بسیجی، پوستری منقش به تصویری از وی در کنار دو رهبر پیشین و کنونی نظام توزیع شده است. او بیش از گذشته با سپاهیان نشست و برخاست دارد و همزمان، مقامهای دولتی را به حضور میپذیرد.
.
.
رییسی در حال حاضر، هفتهای سه روز در حوزه “علمیه نواب” در مشهد، درس خارج فقه میدهد و به این ترتیب، از لحاظ سطوح حوزوی هم از پتانسیل و شرایط لازم برای تصدی رهبری جمهوری اسلامی برخوردار است. از سوی دیگر، رسانههای حکومتی به ویژه وبسایتها و خبرگزاریهای نزدیک به نهادهای امنیتی و سپاه پاسداران از میانههای سال ۱۳۹۵تازی در اقدامی هماهنگ از عنوان “آیتالله” برای وی استفاده میکنند تا از همه طریق، زمینه را برای ارتقای موقعیت سیاسی اوهتا تا گزینه جانشینی علی خامنهای فراهم سازند.
.
.
ابراهیم رییسی، به هر پست و مقامی که دست یابد یا بر هر ثروت و قدرتی که تکیه زند، یک نکته درباره وی روشن است:
.
.
دست وی به خون هزارایرانی آلوده است.
.
او این جنایتها را در زمانی انجام داد که از موقعیت سیاسی و اقتصادی امروزش برخوردار نبود. تصور کنید که او روزی بر صندلی سومین رهبر جمهوری اسلامی، جان و مال مردم در کنترلش باشد؛ یا هتا مناصب موقتی چون ریاست جمهوری و تشخیص مصلحت نظام به وی سپرده شود.
گروه فیسبوکی نه من مسلمان نیستم