در (کتاب حماسه بابک، اثر نادعلی همدان) چنين آمده است:
تو ای معتصم خيال مکن که با کشتن من فرياد استقلال طلبی ايرانيان را خاموش خواهی کرد. من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دير يا زود آن را سرنگون خواهد نمود.
تو اکنون که مرا تکه تکه ميکنی، هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ايران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از ميان بر خواهد داشت!
اين را بدان که ايرانی هرگز زيرکرد بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بيگانگان را تحمل نخواهد كرد. من درسی به جوانان ايران داده ام که هرگز آن را فراموش نخواهند کرد.
من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ايران آموختم و هم اکنون که جلاد توشمشيرش را برای بريدن دست و پاهای من تيز ميکند صدها ايرانی با خون به جوش آمده آماده طغيان هستند.
مازيار هنوز مبارزه مي کند و صدها بابک و مازيار ديگر آماده اند تا مردانه برخيزند و ميهن گرامی را از دست متجاوزان و يوغ اعراب بدوی و مردم فريب برهانند.
آخرين سخني که بابک با فريادي بلند بر زبان آورد اين بود:
" پاينده ايران "
افسوس بر خاکی که بابک خردمینش برای رهایی مردمانش جانش را فردا کرد و تیرگی دهشتناکی قرن هاست که بر خرد همان مردمان چیره گشته است...
پاینده ایران
متن برگرفته از وبلاگ گفتار در مورد واقعیت اسلام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر