۱۳۹۳ آبان ۱۶, جمعه

اسلام زن ستیز و مرد سالار

دیشب مسجد بودم، قرآن می خواندم البته به فارسی...
حاج آقا رد می شد دید، گفت عربی بخوان ثوابش بیشتر است، گفتم من برای ثواب نمی خوانم می خواهم ببینیم کجای این کتاب جواب سوال هایم را میدهد، آنجا را بخوانم...
من نه پستان دارم نه مو هایم بلند است و
 نه به شوهرم خیانت کرده ام،الا ایهال توصیف اوضاع جهنم که مرا از پستان آویزان کنند یا موهایم را دست فرشتگان دهند تا مرا بیازارند،هم اراجبف است هم به کار من نمی آید.
در ثانی، همه این به ظاهر آیه های ترسناک دیگر برای جهنم نمانده، این بلا ها را در زندان های جمهوری اسلامی هر روز سر دخترهای پاک سرزمینم می آورند، اما در این که این کار ها را با وضو می کنند یا بی وضو شک دارم چون همیشه آسیتنشان جمع است، لابد وضو دارند...
حاج آقا سرش را تکان داد وبرگشت خواست که برود مطلبی یادم افتاد گفتم...راستی چرا دین شما زناء را فقط به زن نسبت می دهد با مرد کاری ندارد؟...
و اینگونه بود که مرا از کشورم بیرون کردند...

برگرفته از : نوشته های یک عیاش 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر