۱۳۹۴ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

شعر طنزگونه ی وای وطن گشته پر از خایه مال



وای وطن گشته پر از خایه مال
حرمت انسان همه شد پایمال.
مفتی و ملا و همه روضه خوان
روز و به شب یکسره در قیل و قال
زیر و زبر کوی و گذر کاسه لیس
جاکشی هر سو شده حد کمال
راس حکومت همگی فاسدند
گردن هر جانی و قاتل مدال
رتبه اول به جهان گشته ایم
رشته دوز و کلک و ابتذال
بنده قدرت همه زار و ذلیل
بوی لجن حرف تمام رجال
کوچه به کوچه پر از عمامه دار
خبره یک و یک همه علم موال
لاشخورانی که شکمباره اند
روبهکانی همه خوش خط و خال
دست ببوسد دگری پای بوس
هر که گرفته به کف اش دستمال
مخلصی و چاکری و نوکری
مملکت ما شده است اشتغال
دین خلایق شده زیر شکم
حیله و نیرنگ و دورویی حلال
هر که شود دزد فرا میرود
هر که ندزدد برود در زوال
معدن اندیشه شان فاضلاب
نوکری در دیده شان ایده آل
گوشه به گوشه همه سو چاپلوس
لحظه به لحظه پی مال و منال
حق دگر را همگی میخورند
نام خدا بر لبشان ماه و سال
دوز و کلک گشته که اسلامشان
در هنر مکر و ریا بی مثال
رفته به گا از نوک پا تا به سر
مملکت و ما همگی بی خیال

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر