به عصمت نیست مربوط این طریقه--------چه ربطی گوز دارد با شقیقه
مگر نه در دهات و بین ایلات---------------همه روباز باشند این جمیلات
چرا بی عصمتی در کارشان نیست؟---رواج عشوه در بازارشان نیست؟
زنان در شهرها چادر نشینند--------------ولی چادر نشینان غیر اینند
در اقطار دگر زن یار مرد است ---------در این محنت سرا سربار مرد است
به هر جا زن بود هم پیشه با مرد----------در اینجا مرد باید جان کند فرد
تو ای با مشک و گل همسنگ و همرنگ--نمیگردد در این چادر دلت تنگ؟
نه آخر غنچه در سیر تکامل--------- شود از پرده بیرون تا شود گل
تو هم دستی بزن این پرده بردار---------- کمال خود به عالم کن نمودار
تو هم این پرده از رخ دور میکن ------------- در و دیوار را پر نور می کن
فدای آن سر و آن سینه باز-------- که هم عصمت درو جمعست هم ناز
چادر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر