زنده یاد صادق هدایت در نوشته ای به نام “آنچه اسلام به ایران داد”
به بهترین شکل ممکن مردمان یک جامعه اسلامی را به کمک جملاتی حساب شده، به تصویر می کشد.
به بهترین شکل ممکن مردمان یک جامعه اسلامی را به کمک جملاتی حساب شده، به تصویر می کشد.
در قسمتی از این نگاشته آمده است:
“چرا ریختشان غمناک و موذی است و شعرشان چُس ناله است؟
چونکه با ندبه و زوزه و پرستش اموات همه اش سرو کار دارند.
“چرا ریختشان غمناک و موذی است و شعرشان چُس ناله است؟
چونکه با ندبه و زوزه و پرستش اموات همه اش سرو کار دارند.
برای عرب سوسمار خوری که چندین صد سال پیش به طمع خلافت ترکیده،
زنده ها باید به سرشان لجن بمالند و مویه و زاری کنند.
در مسجد مسلمانان اولین برخورد با بوی گند خلاست که گویا وسیله تبلیغ برای عبادتشان و جلب کفار است تا به اصول این مذهب خو بگیرند.
بعد این حوض کثیفی که دست و پای چرکین خودشان را در آن می شویند و به آهنگ نعره مؤذن روی زیلوی خاک آلود خودشان دولا و راست میشوند و
برای خدای خونخوارشان ورد و اَفسون میخوانند.
عید قربان مسلمانان با کشتار گوسفندان و وحشت و کثافت و شکنجه جانوران برای خدای مهربان و بخشایشگر است؛
خدای جهودی آنها قهار و جبار و کینه توز است و همه اش دستور کشتن
و چاپیدن مردمان را میدهد و پیش از روز رستاخیز حضرت صاحب را میفرستد
تا حسابی دخل امتش را بیاورد و آنقدر از آنها قتل عام بکند که تا زانوی اسبش
در خون موج بزند.
تازه مسلمان مومن کسی است که به امید لذتهای موهوم شهوانی و شکم پرستی آن دنیا، با فقر و فلاکت و بدبختی عمر را بسر برد و وسایل عیش و نوش نمایندگان مذهبش را فراهم بیاورد.
همه اش زیر سلطه اموات زندگی میکنند و مردمان زنده امروز از قوانین شوم هزار سال پیش تبعیت میکنند؛ کاری که پست ترین جانوران نمیکنند.
عوض اینکه به مسائل فکری و فلسفی و هنری بپردازند، کارشان این است که از صبح تا شام راجع به شک میان دو و سه استعامنه قلیله و کثیره بحث کنند.
این مذهب برای یک وجب پائین تنه از عقب و جلو ساخته و پرداخته شده.
انگار که پیش از ظهور اسلام نه کسی تولید مثل میکرد و نه سر قدم میرفت،
خدا آخرین فرستاده خود را مامور اصلاح این امور کرده!”
زنده ها باید به سرشان لجن بمالند و مویه و زاری کنند.
در مسجد مسلمانان اولین برخورد با بوی گند خلاست که گویا وسیله تبلیغ برای عبادتشان و جلب کفار است تا به اصول این مذهب خو بگیرند.
بعد این حوض کثیفی که دست و پای چرکین خودشان را در آن می شویند و به آهنگ نعره مؤذن روی زیلوی خاک آلود خودشان دولا و راست میشوند و
برای خدای خونخوارشان ورد و اَفسون میخوانند.
عید قربان مسلمانان با کشتار گوسفندان و وحشت و کثافت و شکنجه جانوران برای خدای مهربان و بخشایشگر است؛
خدای جهودی آنها قهار و جبار و کینه توز است و همه اش دستور کشتن
و چاپیدن مردمان را میدهد و پیش از روز رستاخیز حضرت صاحب را میفرستد
تا حسابی دخل امتش را بیاورد و آنقدر از آنها قتل عام بکند که تا زانوی اسبش
در خون موج بزند.
تازه مسلمان مومن کسی است که به امید لذتهای موهوم شهوانی و شکم پرستی آن دنیا، با فقر و فلاکت و بدبختی عمر را بسر برد و وسایل عیش و نوش نمایندگان مذهبش را فراهم بیاورد.
همه اش زیر سلطه اموات زندگی میکنند و مردمان زنده امروز از قوانین شوم هزار سال پیش تبعیت میکنند؛ کاری که پست ترین جانوران نمیکنند.
عوض اینکه به مسائل فکری و فلسفی و هنری بپردازند، کارشان این است که از صبح تا شام راجع به شک میان دو و سه استعامنه قلیله و کثیره بحث کنند.
این مذهب برای یک وجب پائین تنه از عقب و جلو ساخته و پرداخته شده.
انگار که پیش از ظهور اسلام نه کسی تولید مثل میکرد و نه سر قدم میرفت،
خدا آخرین فرستاده خود را مامور اصلاح این امور کرده!”
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر