«غواصان»
*ما موج های زنده ی اَروندیم
که با هیچ قطعنامه ای
آرام نمی گیریم*
که با هیچ قطعنامه ای
آرام نمی گیریم*
برای غواصانی که دست بسته زنده به گور شدند
نه سودای مروارید به سرمان بود
نه صیدِ پریان دریایی
که می گفتند
بوسه هاشان،
انسان را
عمرِ جاودانی می دهد.
نه صیدِ پریان دریایی
که می گفتند
بوسه هاشان،
انسان را
عمرِ جاودانی می دهد.
آماده ی مرُدن در دل دریا ها بودیم
بر صخره های فرش شده
با مرجان و صدف
و شالی از رنگین کمان ماهی ها
دورِ گردن هامان.
بر صخره های فرش شده
با مرجان و صدف
و شالی از رنگین کمان ماهی ها
دورِ گردن هامان.
گرهِ این مُشت های استخوان شده
شهادتِ شهامت مانند
وقتی شانه به شانه ی هم
در گودالی بودیم
و زمینِ زیرِ پامان
از نزدیک شدنِ لودرها می لرزید.
شهادتِ شهامت مانند
وقتی شانه به شانه ی هم
در گودالی بودیم
و زمینِ زیرِ پامان
از نزدیک شدنِ لودرها می لرزید.
ما را نمی شود
در این تابوت های کوچک چوبی
جا داد.
ما موج های زنده ی اَروندیم
که با هیچ قطعنامه ای
آرام نمی گیریم.
در این تابوت های کوچک چوبی
جا داد.
ما موج های زنده ی اَروندیم
که با هیچ قطعنامه ای
آرام نمی گیریم.
#غواص
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر