۱۳۹۳ مهر ۱۹, شنبه

داعش ما امام نامش بود
«اُقتِلوا» زینتِ کلامش بود
.
ذوالفقار علی به دستش لیک
خون ایرانیان به جامش بود
.
داعش ما امام سیزدهم
شمر، فرمانده قیامش بود
.
به زبان، دین و معنویت داشت
به عمل، قصد انهدامش بود
.
پر جبریل و داس عزراییل
جمله اسبابِ قتل عامش بود
.
نصّ قرآن نوشته بر ساطور
شاهدِ ظلمِ بی‌لُگامش بود
.
شخصِ حُجاجِ یوسفِ ثَقَفی
کمترین چاکر و غلامش بود
.
لاجوردی کنار دستِ یزید
در اوین صاحب حسامش* بود
.
به کَفی حُکم قتل و هَدم و حدود*
به کَفی تیغِ بی‌نیامش بود
.
اهل ایران بنی قریظه* و او
بانگ کشتار ، طبل بامش بود
.
گفت لاکن به قُم رَویم ولی
قم او قهرِ بر دوامش بود
.
به جماران نشست و ویران کرد
پیک خون حامل پیامش بود
.
دل در ایران نبسته بود، از آنکه
آرمان عرب مرامش بود
.
جنگ و ویرانی و قساوت بود
آنچه شالودهء نظامش بود
.
داعش ما امام سیزدهم
خون ایرانیان طعامش بود
.
داعشِ امروز برتر از او نیست
کاین مُرید است و او امامش بود
.
آنچه طالب به خاک افغان کرد
پا نهادن به رَدِّ گامش بود
.
و آنچه امروز می‌کند داعش
شیوۀ صبح و ظهر و شامش بود
.
به شرافت قسم که دین زنجیر
به کَف از بهر انتقامش بود
.
به عدالت قسم که قرآن نیز
صوت تزویر و قیدِ دامش بود
.
مرغزن*ها به مرگ شد آباد
که گذار زمان به کامش بود
.
رفت و بیداد، ارثِ جاری اوست
که همین، شغلِ ناتمامش بود

م.سحر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر