۱۳۹۳ آبان ۵, دوشنبه

دروغ بزرگ در داستان کربلا

دروغ بزرگ در داستان کربلا 

حسین و یارانش تشنه لب شهید شدند!

آب مورد نیاز برای واجبی کشیدن را از کجا تامین کردند؟

حسین و یارانش قبل از جنگ به حمام می روند و برای رفع موهای زاید واجبی می کشند!
تا وقتی که می خواهند بعد از مرگ با حوریان بهشتی هم آغوش شوند پاکیزه باشند!

" چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده ای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازه ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند.
در این هنگام حسین به درون شد و نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیگر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد.
عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید.
بریر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت.
عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است.
بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم.
به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم.
چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند

«تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران 1382، پوشینه پنجم برگ 2235»

«غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف)، سيد على بن موسى بن طاووس (م 664 هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، چ اول:1377 ش. ص:119»

(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3021)

نوره کشیدن از فرهنگ فارسی معین:
(رِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) (عا.) مالیدن نوره به بدن ، واجبی کشیدن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر