۱۳۹۳ دی ۸, دوشنبه

دروغهای شاخدار زمان تولد محمد تازی

تمام بتها به رو، بر زمین افتادند.
ایوان کسری در آن شب به لرزه درآمد و چهارده کنگره آن ریخت.
دریاچه ساوه که سالها آن را می‌پرستیدند خشک شد.
در بیابان سماوه ( محلی بین کوفه و شام )که سالها کسی در آن آب ندیده بود، آب جاری شد.
آتشکده پارس که هزار سال خاموش نشده بود، خاموش شد.
تختهای پادشاهان جهان سرنگون شد.
تمام پادشاهان جها ن در آنروز تا شب لال شدند و در بهت و حیرت بسر بردند
در همان شب، نوری از سرزمین حجاز تابید و تا مشرق ادامه پیدا کرد و ...

«منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، جلد 1.
حیوة القلوب، تاریخ پیامبر اسلام، علّامه محمّد باقر مجلسی، جلد 3.
ابن کثیر، ابوالفداء الحافظ، البدایة و النهایه، بیروت، مکتبة المعارف، 1410 هجری، جلد 2، صفحه 268؛
مجلسی، علّامه محمّد باقر، پیشین، جلد 15، صفحه 257 ؛
یعقوبی، احمد ابن اسحاق، پیشین، جلد 1، صفحه 359.
سروی مازندرانی، ابن شهرآشوب، پیشین، جلد 1، صفحه 30».

**************
اینها داستانهای ساختگی و خیالی مسلمانان هست که در زمان تولد محمد بن عبدالله برای مقدس جلوه دادن وی ساخته و پرداخته اند
ميان تولد نوزادی در مکه و خاموش شدن آتشکده ای در ايران هيچگونه رابطه عليّت وجود ندارد.

زنده یاد علی دشتی در کتاب 23 سال خود مینویسد:

اگر طاق کسری ترک برداشته است بايد معلول نشست کردن ديوار آن دانست.
اما مؤمنان معجزه تراش آن را يک نوع اخطاری از جانب خداوند می گويند. يعنی خدا می خواهد به ساکنان تيسفون و مخصوصاً به پادشاه ايران بگويد امرمهمی در شرف ظهور است يا به مؤبدان و نگهبانان آتشکده فارس بفهماند که مردی امروز پای به عرصه حيات گذاشته است که راه و رسم آتش پرستی را برخواهد انداخت.
اما پادشاه ايران يا پيشوايان زردشتی چطور ممکن است ترک خوردن طاق و خاموش شدن آتش را علامت تولد طفلی بدانند که چهل سال بعد به دعوت اسلام بر می خيزد؟
خداوند حکيم و دانا چرا متوقع است که مردم ايران چهل سال قبل از بعثت حضرت رسول از بعثت وی باخبر شوند؟
سير در اوضاع عربستان قبل از بعثت نشان می دهد که خود حضرت رسول هم از اينکه وی مبعوث خواهد شد خبرنداشت.
اگر خداوند قادر می خواست تولد حضرت محمد را حادثه ای بزرگ و غيرمترقبه جلوه دهد چرا در خانه کعبه که محل ظهور اسلام است شکافی پديد نيامد و بتان بيجان از جايگاه خود فرو نريختند
که لااقل تنبهی[هشياری و بيداری] برای قريش باشد و اخطار او مؤثرتر از خاموش شدن آتشکده بشود؟
چرا مقارن بعثت معجزه ای ظاهر نشد که تمام قريش را به ايمان کشاند و سيزده سال رسول محبوب او مورد آزار و عناد قرار نگيرد؟
چرا در دل خسرو پرويز فروغی نتابيد تا نامه حضرت را پاره نکند،
هم خود ايمان آورد و هم به تبعيت او بر سراسر ايران نور اسلام بتابد و بدون
جنگ قادسيه و نهاوند شاهنشاهی ايران زير پرچم اسلام درآيد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر