آنچه را که محمد به عنوان دین و آئین به پیروان خود داده است
و به جهانیان پیشکش نموده است،اگر نام دین را بر آن نمی گذاشتند
آدمی چنین می پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی ست که
به مردم شهرنشین ها پیشنهاد کرده اند.
زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد.
دنی که پر از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و تصاحب
زنان مردم باشد و به زنان و دختران هیچ رحمی نکند و یا دستور
چاپیدن دارائی و هستی مردم را بدهد دین نیست.
بلکه فرمان نابودی اندیشه و روان کالبد است.
من دینی به این بیدادگری و ستم پیشه گی ندیده ام.
راست است که این دین از بیابان آمده و بناربرای درخور همان
بیابان نشین هاست و جائی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد.
و به جهانیان پیشکش نموده است،اگر نام دین را بر آن نمی گذاشتند
آدمی چنین می پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی ست که
به مردم شهرنشین ها پیشنهاد کرده اند.
زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد.
دنی که پر از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و تصاحب
زنان مردم باشد و به زنان و دختران هیچ رحمی نکند و یا دستور
چاپیدن دارائی و هستی مردم را بدهد دین نیست.
بلکه فرمان نابودی اندیشه و روان کالبد است.
من دینی به این بیدادگری و ستم پیشه گی ندیده ام.
راست است که این دین از بیابان آمده و بناربرای درخور همان
بیابان نشین هاست و جائی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر