بخشیدم؛ فریاد مادر امید وقتی طناب دار برگردن قاتل پسرش افتاد
ادری که سالها بی صبرانه خواستار قصاص بود، پای چوبهدار، بعد از انداختن طناب دار بر گردن قاتل، تنها یک کلام گفت: «بخشیدم.»
مادر«امید حبیبی»، پس از هفت سال پر از اندوه و التهاب که بهدنبال دعوای دو جوان بر روستای «دهیاگاه» در استان فارس سایه افکند، به ایسنا می گوید:« وقتی طناب را به گردن قاتل انداختم، نگاهم کرد و آرام گفت تو را به حسین ببخش. انگار نوری به دلم تابید و به حسین بخشیدمش.»
کلمهای که پژواکش در آن سحرگاه، همه را شوکه کرد، حتی قاتل که حالا در یک قدمی مرگ، به زندگی برگشته بود.
«صبرگل صبوری» آرام نشسته، چشمهایش به نقطهای خیره مانده و بیهیچ اضطراب و نگرانی، دستهایش را به هم میساید. خش خش زحمت و سالها رنج مادری را میتوان از سایش آن ها شنید، قصه دردها و خوشیها، قصه مهربانی مادر:« به خاطر سیدالشهدا از خون پسرم گذشتم. »
پدر مقتول هم آرام است، تسبیح میگرداند و میگوید: «ما با خدا معامله کردیم. ما میدانیم و خدای خودمان. »
«حبیب حبیبی» که رنج از دست دادن جوان، هر روزش را در هفت سال گذشته پر از درد و رنج کرده بود، حالا از آرام شدن قلبش میگوید، از آرامشی که در خانه هست و از نوری که در دل او و همسرش تجلی دارد.
فرماندار شهرستان کازرون با تحسین از خانواده حبیبی یاد می کند و با قدردانی از آن ها می گوید: «کاری که انجام شد، خیلی بزرگ بود. بخشیدن کار دشواری است، گذشت شایسته تکریم است، یکی از بالاترین صفات انسانی است که آدم را به خداوند متصل میکند.»
به گزارش ایسنا، بیش از 6 سال قبل و براثر یک درگیری در روستای دهیاگاه، یکی از طرفین درگیری به ضرب چاقوی طرف دیگر کشته شد.
دادگاه کیفری استان فارس قاتل را پس از محاکمه، به قصاص محکوم کرد، اگرچه در روند دادرسی قاتل مدعی بود که ناخواسته مرتکب قتل شده است.
طی این سالها اولیای دم همواره خواستار قصاص بودند و با توجه به فضای حاکم بر روستا، بتوجود تلاشهای مسوولان و ریشسفیدان محلی، حاضر به بخشش نشدند.
سرانجام حکم اعدام اجرا شد اما مادر مقتول پس از آن که طناب دار را بر گردن قاتل انداخت، به ناگاه او را بخشید و قاتل از یکقدمی مرگ به زندگی بازگشت.
http://iranwire.com/news/35/7091/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر