۱۳۹۳ اسفند ۲۵, دوشنبه

رازهای سربه مهر تجاوزهای پیش از اعدام


از فیروزه رمضان‌زاده
«”مادر نعیمی” در حالی که ناله می‌کرد می‌گفت برای خودم ناراحت نیستم برای دخترانی ناراحتم که پیش از اعدام، به آن‌ها تجاوز می‌کنند و بعد می‌کشند. او  از افرادی بود که در زندان دختران باکره‌ای را می‌شناخت که پیش از اعدام به آن‌ها تجاوز شده بود. چند هفته بعد، “مادر نعیمی” به دلیل همکاری نکردن با لاجوردی [رییس پیشین زندان اوین]، به جوخه اعدام سپرده شد.»
این جمله‌ها بخشی از سخنان «شیرین نریمان»، از هواداران مجاهدین خلق، درباره هم‌بند پیشین خود، «اکرم نعیمی» است.
می‌گوید:«دی ماه ۱۳۶۰ بود. آن روز “فرزانه نوربخش”، رییس بند ۲۴۲ زنان زندان اوین پشت بلندگو اعلام کرد که بیایید و اکرم نعیمی را به بند منتقل کنید. “مادرنعیمی” چون توان راه رفتن نداشت با کمک چند نفر از بچه‌ها به پایین پله‌ها منتقل شد. او از درد به خود می‌نالید. وقتی چادرش را کنار زدیم، دیدم انگار پاهای او را در روغن داغ فرو کرده‌اند؛ بسیار قرمز و ملتهب شده بود. بر روی پا‌هایش با یک ماژیک کلفت، نام و نام خانوادگی او همراه با یک تاریخ به چشم می‌خورد.»
چندی پیش سازمان «عدالت برای ایران» گزارشی درباره موضوع تجاوزهای سازمان‌دهی شده جنسی به دختران باکره پیش از اعدام در زندان‌های ایران، به‌ویژه در دهه ۶۰ منتشر کرد.
 در فصل سوم این گزارش که باعنوان «شکنجه و خشونت جنسی علیه زندانیان سیاسی زن در جمهوری اسلامی» منتشر شده، آمده است:«در فاصله شش ماه، بین ۳۰خردادماه تا ۳۰آذر ۱۳۶۰، دست‌کم دو هزار و ۲۴۱ نفر اعدام شدند که ۲۲۳ نفر آن‌ها را زنان تشکیل می‌دادند. از این تعداد زنان اعدام شده، ۳۴ نفر، یعنی حدود ۱۵درصد زیر ۱۸سال و ۱۲۰ نفر، نزدیک به ۵۴درصد بین ۱۸ تا ۲۹ سال سن داشته‌اند.»
«حسین علی منتظری»، قائم‌مقام وقت رهبر ایران تنها شخصیت سیاسی معترض به اعدام‎ مخالفان، آبان ماه ۱۳۶۵ در بخشی از نامه‌ خود به روح‌الله خمینی نوشت:«آیا می‌دانید در بعضی زندان‌های جمهوری اسلامی، دختران جوان را به زور تصرف کردند؟ آیا می‌دانید هنگام بازجویی دختران، استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟»
او سرانجام از مقام خود برکنار و تا سال‎‌ها در حبس خانگی قرار گرفت.
«شادی صدر»، نویسنده، فعال حقوق زنان و مدیر سازمان عدالت برای ایران در گفت‌و‌گو با «ایران وایر» تاکید می‌کند که عنوان گزارش اصلی این نهاد حقوق‌بشری «جنایت بی‌عقوبت» است که جلد اول آن به دهه ۶۰ و جلد دوم آن به دهه ۷۰ و ۸۰ اختصاص دارد.
در این گزارش، کارشناسان سازمان عدالت برای ایران تلاش کرده‌اند که به انکار تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام در ایران مهر رد بزنند.
چندی پیش تارنمای «پرسمان دانشجویی»، وابسته به اداره مشاوره نهاد رهبری ایران در پاسخ به پرسشی پیرامون اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و عقد دختران باکره پیش از اعدام آن‌ها نوشت:«اعدام زندانیان سیاسی، ممنوعیت اعدام دوشیزگان و عقد آن‌ها، همه شایعه‌های ساخته و پرداخته منافقین برای تطهیر جنایت‌ها و خیانت‌های خود به کشور و تخریب وجهه نظام اسلامی است.»
در بخشی از این پرسش و پاسخ، صیغه کردن دختران باکره و تجاوز به آن‌ها پیش از اعدام، «ادعای ضد انقلاب» اعلام شده و آن را شبهه‌ای برگرفته از مکاتبه‌های آیت‌الله حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان با روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی توصیف کرده است.
به گفته صدر، «این نخستین بار است که در طول دهه گذشته، یک مقام رسمی درباره موضوع تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام، واکنش علنی نشان می‌دهد که البته به شکل انکار است. در حالی که مستندات و شواهد جای هیچ انکاری در مورد وقوع این جنایت باقی نمی‌گذارند. به همین دلیل، گزارش‌گر ویژه خشونت علیه زنان سازمان ملل متحد که یک مقام مستقل است، بر این موضوع صحه گذاشته است.»
در بخشی از گزارش «شکنجه و خشونت جنسی علیه زندانیان سیاسی زن در جمهوری اسلامی» به این موارد اشاره شده است:«برخی از زندانیان با استفاده از خودکاری که در ساعات پیش از اعدام برای نوشتن وصیت‌نامه به آن‌ها داده شده بود روی لباس‌ها یا بدن خود نوشتند که به‌ آن‌ها تجاوز شده است (الهه دکنما، زندان عادل آباد شیراز و سیما مطلبی، زندان وکیل آباد مشهد). برخی از خانواده‌ها آثار تجاوز را بر بدن دختران اعدام شده خود دیده بودند(مهناز یوسف‌زاده). برخی دیگر پاسداری به در خانه‌شان مراجعه کرده بود و یک جعبه شیرینی (شهین سامی، زندان بندر انزلی، می‌ترل و ماندانا مجاوریان، زندان وکیل آباد مشهد) چند سکه امام زمان (فریبا احمدی، زندان دستگرد اصفهان) به عنوان مهریه به در خانه آورده است.»

چرا شما آیات «قتال» را نمی‌خوانید؟

زندان زنان 2«ایرج مصداقی»، فعال حقوق بشر که به مدت ۱۰ سال، از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰در زندان‌های اوین، قزل حصار و گوهردشت به سر برده است، در کتاب «دوزخ روی زمین، زندان قزل حصار» گفته است: «خمینی تا آن‌جا پیش می‌رود که می‌گوید نروید سراغ احکام فقط نماز و روزه، آن‌ها را هم باید بگویید، اما احکام اسلام که منحصر در این نیست… شما آیات قتال را چرا نمی‌خوانید؟ هی آیات رحمت را می‌خوانید! آن ۵۹ قتال هم رحمت است برای این که می‌خواهد آدم درست کند.»
در همین زمینه، «مجید انصاری»، معاون  رییس جمهوری وقت ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز در گفت‌و‌گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)، درباره درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفته است: «با کمال تاسف این‌ها صحت دارند و آدم باید به قول امیرالمومنین، آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به این‌جا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بوده‌است.»
شادی صدر در پاسخ به این پرسش که آیا سازمان عدالت برای ایران، تعداد دخترانی که پیش از اعدام به آن‌ها تجازو شده بود را به صورت تخمینی برآورد کرده است، می‌گوید: «راستش نه فقط ما، بلکه هیچ سازمان حقوق بشری بدون دست‌یابی به بایگانی‌های اسناد دادگاه‌های انقلاب و مصاحبه با مقامات مسوول اداره زندان‌ها در آن زمان، امکان ارایه هیچ گونه آماری، حتی به صورت تخمینی را نداریم. به ویژه این که قربانیان این نوع شکنجه، هیچ یک زنده نیستند تا بتوانند شهادت دهند.»
با این وجود، نتایج تحقیق سازمان عدالت برای ایران در مورد دهه ۶۰ که در دو کتاب منتشر شده، ثابت می‌کند که این عمل، دست کم در یک دوره زمانی و در برخی از زندان‌های ایران، به ویژه زندان‌های مشهد، شیراز و رشت به شکلی سازمان یافته انجام شده است.
وی می‌افزاید:«شهادت‌های متعدد زنان زندانی سیاسی و خانواده‌های دختران اعدام شده که با مراجعه پاسداران به در خانه و دادن مبلغی پول یا مقداری شیرینی به عنوان مهریه دخترشان روبه‌رو شده‌اند همراه با خاطرات آیت‌الله منتظری و برخی از متون مذهبی که به این متون در آن دوره استناد می‌شده، این موضوع را ثابت می‌کنند.»
با این وجود، هنوز تعداد تقریبی زنان و دختران زندانی که در طول دوران زندان خود مورد تجاوز قرار گرفته بودند مشخص نشده است.
وقتی صدر و همکارانش، تحقیق پیرامون خشونت جنسی علیه زندانیان سیاسی-عقیدتی زن در طی سه دهه نخست حکومت جمهوری اسلامی را آغاز کردند، هدف آن‌ها این نبود که به «آمار» و «عدد» برسند.
برای آن‌ها، تحقیق درباره آمران و عاملان آن‌ها، الگو‌ها و شیوه‌های شکنجه اهمیت داشت. این که کدام یک از آن‌ها سازمان یافته یا گسترده بوده‌اند. با وجود این که بسیاری از قربانیان شکنجه‌های جنسی از جمله تجاوز، جان به در برده و زنده هستند، اما دسترسی به آمار به دلایلی، بسیار مشکل است. مهم‌ترین دلیل، تعداد زندانیان دهه ۶۰ است.
تمامی گزارش‌ها و شواهد از وجود چندین هزار زندانی زن خبر می‌دهند که کار‌شناسان سازمان عدالت برای ایران موفق به انجام مصاحبه‌های عمیق با نزدیک به صد نفراز آن‌ها شده‌اند.
با این که تعداد قابل توجهی از زندانیان سیاسی آن نسل از ایران خارج شده‌اند اما هنوز بیش‌تر آن‌ها در ایران زندگی می‌کنند و به دلایل امنیتی دسترسی به آن‌ها بسیار مشکل است.
به گفته مدیر سازمان عدالت برای ایران، «با این همه، نمی‌توان از یک تحقیق کیفی، انتظار ارایه آمار و نتایج کمی داشت. اما نکته‌ مهم این بود که تمامی زنان مصاحبه شونده، دست کم یک و در بیش‌تر موارد بیش از یک نوع شکنجه جنسی یا خشونت جنسی را تجربه کرده بودند.»
صدر با تاکید براین که در دهه ۶۰ هیچ ارفاقی به زندانیان زن نمی‌شد، تاکید می‌کند که اگر مرد‌ها را با کابل می‌زدند، زن‌ها را هم با‌‌‌ همان کابل، شدت و‌ تعداد می‌زدند. زنان به دلیل جنسیت‌شان، خشونت مضاعفی را تحمل می‌کردند؛ از توهین‌های جنسی کلامی تا شکنجه‌های فیزیکی و در شدید‌ترین حالت، تجاوز و ازدواج اجباری که استفاده گسترده از آزارهای کلامی و توهین‌های جنسی تا امروز هم ادامه دارد.»

در گزارش «رینالدو گالیندوپل»، فرستاده ویژه سازمان ملل پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران آمده است که مقام‌های رسمی زندان، مدارک ازدواج دختران زندانی عضو مجاهدین خلق را به خانواده‌هایشان دادند که به مفهوم تجاوز جنسی به دختران زندانی، پیش از اعدام بوده است.
شادی صدر و همکارانش به موارد زیادی از مادرانی برخوردند که با فرزندان نوزاد و خردسال خود، شدید‌ترین شکنجه‌ها و محرومیت از امکانات اولیه مانند غذا، لباس و دارو در زندان را تحمل کردند. نوع خشونتی که این زنان به دلیل مادر بودن تحمل کردند، از شدید‌ترین انواع خشونت بوده است. مواردی نیز بوده که کودکان را به عنوان گروگان زندانی کرده بودند.
یکی از بی‌رحمانه‌ترین این موارد، زندگی «سمیه تقوایی» است. شادی صدر تحقیق درباره زندگی سمیه را شخصاً برعهده داشت. وی پس از مصاحبه با افراد مختلف و مطالعه برخی اسناد، با جنایتی روبه‌رو شد که باورش در ابتدا حتی برای خود او نیز سخت بود.
سمیه ۹ ساله، هنگامی که مشغول نوشتن تکالیف درسی‌اش بوده، در هجوم پاسدار‌ها به خانه‌شان وقتی درپی پدر و مادرش بودند، بازداشت شد. او را به زندان اوین بردند و تا ۱۴ سالگی، یعنی پنج سال در زندان نگه داشتند و بار‌ها از او بازجویی کردند که مادر و پدرش ممکن است در خانه چه کسی باشند.
 او شاهد کابل خوردن و شکنجه شدن سایر زندانیان در شعبه‌های دادستانی اوین بود. سمیه با هیکل کوچکش پشت چرخ‌های کارگاه خیاطی اوین کار می‌کرد و به دلیل اضطراب و فشارروانی، دچار شب ادراری می‌شد.
سمیه پس از آزادی از اوین در ۱۸ سالگی، پس از تهدید مقام‌های قضایی به بازگشت به زندان، وادار به ازدواج با یکی از وابستگان حکومتی شد.
سمیه با داشتن دو فرزند، هنگامی که تنها ۲۵ سال داشت، بدون این که کسانی که در نابود کردن زندگی او در ۹ سالگی نقش داشتند، پاسخ‌گو باشند به دلیل بیماری سرطان از دنیا رفت.
برای نخستین بار، موضوع تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام در زندان‌های ایران، در سطح سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است.
 به گفته شادی صدر، در گام بعدی خانواده‌های قربانیان باید از طریق مکانیزم‌های دیگر سازمان ملل، نظیر گزارش‌گر ویژه، از جمهوری اسلامی پاسخ رسمی و علنی بخواهند.
 ایران عضو کنوانسیون منع شکنجه و کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان است؛ کنوانسیون‌هایی که از ابزارهای موثر پی‌گیری و طرح شکایت به شکل مستقیم در سطح بین المللی نیستند اما می‌توان از طریق مکانیزم‌های دیگر اقدام کرد.
مدیر سازمان عدالت برای ایران امیدوار است که برخی از عاملان و آمران جنایت‌های دهه ۶۰، به ویژه آن‌ها که در شکنجه، قتل و ناپدیدکردن اجباری دست داشته‌اند، در دادگاه‌های کشورهای دیگر محاکمه شوند.
او تصور می‌کند برخی از مسوولان تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام را نیز می‌توان براساس اصل «صلاحیت جهانی» (universal jurisdiction)، محاکمه کرد.»
اندیشیدن به قربانیان دهه ۶۰، دورانی مالامال از رنج و غم دگراندیشانی که با شلیک گلوله یا فرو افتادن از طناب دار حذف شدند، هم‌چنان ذهن و خاطره جمعی را می‌آزارد. با این وجود، این تجربه ملموس از کشته شدگان کشتار دهه ۶۰ خورشیدی هم‌چنان مساله و معادله‌ای مجهول باقی مانده است.
کمپین حق حیات ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر